«من جنگ را در سرم به دام انداختهام. جنگ در سرم محبوس شده است.» – لوئی فردینان سلین، «جنگ» (۲۰۲۲)
آثار لوئی فردینان دتوش (۱۸۹۴ تا ۱۹۶۱) که بعداً لوئی فردینان سلین نام گرفت، نویسنده بزرگ قرن بیستم فرانسه، به طور گسترده بازتاب وقایع زندگی و احولات اوست؛ در سراسر این آثار، از اولین رمان با نام «سفر به انتهای شب» که در آن سالهای مشقتبار جنگ جهانی اول را توصیف کرده، تا آخرین کتابها که تهدید یک جنگ هستهای بر آنها سایه انداخته، جنگ یکی از اساسیترین مضامین است.
اولین تجربه جنگ برای سلین، مکانی است که «غریزه مرگ»، همان مفهوم مورد نظر فروید، را برای او آشکار میکند. این تجربه از مرگ، در بخش عمدهای از آثار سلین وجود دارد و میان یک انسانیت در خطر و یک میل به خودتخریبی انسان در نوسان است.
در بیرون از آثار و در زندگی عادی نیز، جنگ همواره برای سلین وجود داشت؛ از افسانهای که درباره سوراخ کردن جمجمه خود ساخته بود تا زخمی که بر بازویش بود و کمتر از آن حرف میزد، از جمله در «دسته دلقکها» که توضیح داده چگونه این زخم او را به سوی پزشک شدن سوق داد.
ادامه نوشته «لوئی فردینان سلین؛ روایت غریزی «جنگ»»