گفت‌وگو با دوفوشه‌کور در خانه‌ ایرانی‌اش در پاریس

شارل هانری دوفوشه‌کور در آپارتمانش در پاریس / عکس: مصطفی خلجی

اولین بار شارل هانری دوفوشه‌کور را سال ۱۳۸۶ در تهران دیدم. برای تهیه گزارشی از مراسم بزرگداشت لوئی ماسینیون به مرکز دائره‌المعارف بزرگ اسلامی رفته بودم و دوفوشه‌کور سخنران اصلی آن مراسم بود. آن موقع، ایرانی‌ها دوفوشه‌کور را بیشتر بابت ترجمه‌ای که از اشعار حافظ کرده بود، می‌شناختند.

یازده سال بعد، در تابستان ۱۳۹۷، این بار من در پاریس به خانه این استاد پیشین زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سوربن رفتم تا درباره تازه‌ترین کتابش با عنوان «جست‌وجوی گوهر» با او گفت‌وگو کنم. این کتاب، ترجمه‌ای از مقالات شمس تبریزی به زبان فرانسه است.

آپارتمان دوفوشه‌کور در مرکز پاریس، گویی خانه یک ایرانی بود؛ با قالی ایرانی و قاب‌عکس‌ها و لوازم تحریر خاتم‌کاری و از همه مهم‌تر پیرمردی که به زبان شیرین فارسی سخن می‌گفت…

این گفت‌وگو را می‌توانید اینجا بشنوید

بوعلام صنصال: ما هر روز «ایران‌های کوچک» خلق می‌کنیم

گفت‌وگو با بوعلام صنصال در دفتر انتشارات گالیمار در پاریس

بسیاری از نویسندگان مهاجرت نمی‌کنند، ولی در کشورشان غریب‌تر از هر جای دیگر هستند. هر چقدر هم که خوب بنویسند و موفق باشند، انگار کشورشان آنان را نمی‌خواهد؛ بوعلام صنصال جزو این دسته از نویسندگان است؛ او معتقد است کشورش نیازمند نویسندگانی است که شمع اعتراض را زنده نگاه دارند و در هر شرایطی، آزادی و دموکراسی را فریاد کشند.

ادامه نوشته «بوعلام صنصال: ما هر روز «ایران‌های کوچک» خلق می‌کنیم»

طاهر بکری، بازمانده برج رومی تونس

با طاهر بکری در یک کافه پاریس

در میان شاعران و نویسندگان عرب که درباره‌شان نوشته‌ام، طاهر بکری جزو پرکارها و در عین حال فروتن‌هاست. شخصیتش همچون زبان شعری‌اش بسیار پراحساس است. او که در جوانی‌ به خاطر اتهام‌های سیاسی در زندان مخوف برج رومی در تونس حبس کشیده، با وضعیت ایران هم آشناست و حتی شعری درباره احمدی‌نژاد در زمان ریاست جمهوری او سروده که نمی‌دانم به فارسی ترجمه شده یا نه.

من چند بار درباره‌ طاهر بکری نوشته‌ام؛ از جمله یک معرفی کلی و کوتاه این شاعر در اینجا و یک گزارش صوتی از یک شب شعرش که در اینجا می‌توان شنید.

دیدار با صلاح ستیتیه، شاعر لبنانی

سال ۲۰۱۵ بود که به همراه یکی از دوستانم که از ایران آمده بود رفتیم به خانه صلاح ستیتیه شاعر و دیپلمات فرانسوی لبنانی‌تبار تا با او درباره کتاب خاطراتش که تازه منتشر شده بود مصاحبه کنم. او در این کتاب، دهه‌ها فعالیتش به عنوان سفیر لبنان در یونسکو و همچنین سفیر لبنان در کشورهای مختلف را روایت کرده است. در یکی از فصل‌های کتاب، این دیپلمات لبنانی دو سفر خود به ایران را توضیح داده که اولی برای همکاری‌های فرهنگی در زمان شاه و دیگری برای شرکت در مراسم تشییع جنازه خمینی به عنوان نماینده دولت لبنان انجام شده بود. او در این فصل با روایتی جذاب، ایران شاد پیش از انقلاب را با سیاهی و عزای ایران در سفر دومش مقایسه کرده است.

ادامه نوشته «دیدار با صلاح ستیتیه، شاعر لبنانی»